دلنوشته های من

شعر های زیبای فارسی و دلنوشته های من

دلنوشته های من

شعر های زیبای فارسی و دلنوشته های من

دل نوشته

چه درمانده میشود آدمیزاد، گاهی از درک چرایی زیستن! دلخوش میکند خود را به داشته هایش، به بودن عزیزانی که دوستشان دارد و دوستش دارند، به جوی آب زلال ، به شاخه ی گل رزی که هدیه گرفته، به انار سرخی که در این تلاطم روزگار خود را با چنگ و دندان به ساقه ی درخت پیوند زده تا نخشکد، نیفتد و باعث حسرت نگردد.


زندگی همه ی این ها هست و هیچ کدام نیست. زندگی بازیگر قهاری است که تماممان را بازی داده و دلخوش به بازی بی سرانجام سرپایمان نگه داشته!! 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.